هدف از اين وبلاگ ايجاد انگيزه،صحيح زندگي كردن براي جوانان با اميد ها و آرزوهاي خود مي باشد.
++++++++++++++++++++
هر كجا زندگي باشد،اميد هم هست..
++++++++++++++++++++
ثروتمندی از ذهن شروع می شود..
++++++++++++++++++++
زشت ترين آدم با اخلاق خوبش زيباست..
++++++++++++++++++++
راستش را بگو اول به خودت بعد به دیگران..
   

شاعران » شهرام شاهرخ تاش »در قلب هزار پاره ی خاک
جمعه ۲۳ دی ۱۳۹۰ ساعت 19:3 | | نوشته ‌شده به دست روانشناسی مدرن | ( )

در قلب هزار پاره ی خاک

در روزنامه نام تو را دیدم
 و چهره ات را در پوستری که از حوالی ماه می آمد
 با نیلی خروشانت
 که بر کاغذی سفید حک شده بود
 همه جا خبر از توست
 در کنار جویباری لجن آلود
و هتلی آرمیده در کرانه ی اقیانوس و صخره ها و بیفتک ها
 کودکانت یکدیگر را نمی شناسند
 - می گویند دنیا کوچک شده است -
اگر چند نامت را بر کتیبه ی دل دارند
 و در هیاهوی امواج ماهواره ها
 سرگردان
 در قلب هزار پاره ی تو
 زیست می کنند
 همه چیز در حال دگرگونی است
- این عظیم ترین خبرهاست -
 گندم زار ها و
سیاست
 اما
 عصاره ی نام تو یک حرف است
- نان
تو را
خمیده
 در پشت درختی پنهان دیدم
 که گرسنه
از کوچه های دربدری می گذری
صدایت کردم !
 - زمین !
 و عشق
افسانه ای بر باد بود
 در جنگلی بی فصل
 که با لبخندی می زیست
و با اشکی
 در وداعی سرد
 بر شاخه آتش می گرفت
و این آخرین خبرهاست